اصفهانیه ۲۰ سال یک کفش را می پوشیده تا اینکه پاره میشه 
میره کفش بخره وارد کفش فروشی که میشه میگه 














آقا ما باز اومدیم (!!) 

از اولیای محترم خواهشمندم گوشیه بچه هاشونو بدن لاایکام کم شده خخخخخخخخخخخخخخخ

تفاوت قصه گفتن والدین من با بقیه:

والدین اونا :یکی بود یکی نبود ی پری کوچولو بود

.

.

.والدین من:ی روز ی جن از قبرستون اومد

بیرونو گفت بیام اون بچه ای که نمی خوابه رو بخرم....ها ها

هیچی دیگه من هر شب غش میکردم فک میکردن خوابم

از خدا پرسیدند:چه انگیزه ای برای آفریدن پسرا داشتی؟؟؟؟

.

.

.

.

خدا نگاهی به جبرعیل کرد و گفت:مگه نگفتم با خاکای اضافی مسخره بازی در نیار؟؟

هر دختری کپی نکنه هویجه

خدایا آخه چرا؟؟؟؟؟

.

.

.

.

.

من اینقدر بیوتیفولم

اینجا سرزمینی است که پشت دوستت دارم ها هم نوشته made in china

میدونستی عکدمی چیه؟؟؟؟؟؟؟

.

.

.

لهجه خانم گوگوش در حال گفتن اکادمی

آقا ما ی روز داشتیم واسه خواهر کوچیکمون که سه سالشه شکلک در میاوردیم

دیدم داره سرشو تکون میده و نچ نچ میکنه

ترسیدم بره تیمارستان زنگ بزنه ما رو بیان ببرن

تو پر چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

.

.

.

همون گامبوی خودمونه که نمی خواد با واقعیت کنار بیاد

با مادر بزرگم رفتم دارو خونه برای درد مفاصلش دارو بگیره

آقاهه بهش گفت:

خوشگل خانم امر بفرمایید

مادر بزرگم عصاشو پرت کرد کمرشو راست کرد گفت رژ لب میخواستم

عزیزم.......

من ..........

مادر بزرگم......

رژ لب...........